loading...
عاشقانه ها

arman بازدید : 41 چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

——————————————-

قلب من در هر زمان خواهان توست / این دو چشمان عاشقم مهمان توست /
گرچه لبریز از غمی درمانده ام / این نگاهم در پی درمان توست . . .

——————————————-

نه دل در دست محبوبی گرفتار، نه سردرکوچه باغی بر سر دار ،
از این بیهوده گردیدن چه حاصل ؟ پیاده می شوم ، دنیا نگهدار . . .

——————————————-

در یک آشنایی دوستانه ما با هم دست دادیم ٬ تو فقط دست دادی . . .
و من . . . همه چیز از دست دادم . . .

——————————————-

ای غم ، تو که هستی از کجا می آیی؟
هر دم به هوای دل ما می آیی
باز آی و قدم به روی چشمم بگذار
چون اشک به چشمم آشنا می آیی . . .

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مرا در تابوت سیاهی بگذارید که همه بدانند که هر چه سیاهی بود کشیدم ، دستانم را از تابوت بیرون بگذارید تا همه بدانند چیزی با خود از دنیا نبردم ، زبانم را از دهانم در آورید و با تیغ زخمش کنید که همه بدانند با زخم زبان از دنیا رفته ام ، چشمانم را باز بگذارید که همه بدانند چشم انتظار کسی بودم ، قفسی با مرغ عشق بر سر قبرم بگذارید که همه بدانند مجنونی اسیر بودم ودر آخر تکه یخ برسر قبرم بگذارید تا در هنگام طلوع خورشید به جای عشقم برایم اشک بریزد .
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 302
  • کل نظرات : 77
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 30
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 213
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 312
  • بازدید ماه : 677
  • بازدید سال : 1,711
  • بازدید کلی : 19,086
  • کدهای اختصاصی
    Online User