رها کردی چرا دست دلم را؟ / به خاک و خون کشیدی حاصلم را
مرا تو میکشی صدبار در روز / ولی من دوست دارم قاتلم را . . .
.
.
.
سراسر خواب من کابوس، کابوس / ندارم در شبم فانوس، فانوس
به دل آمد بگویم من تو را دوست / ولی لب وا نشد، افسوس، افسوس . . .
رها کردی چرا دست دلم را؟ / به خاک و خون کشیدی حاصلم را
مرا تو میکشی صدبار در روز / ولی من دوست دارم قاتلم را . . .
.
.
.
سراسر خواب من کابوس، کابوس / ندارم در شبم فانوس، فانوس
به دل آمد بگویم من تو را دوست / ولی لب وا نشد، افسوس، افسوس . . .