loading...
عاشقانه ها

arman بازدید : 40 چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 نظرات (2)

غریبه بود، آشنا شد … عادت شد … عشق شد … هستی شد … روزگار شد … خسته شد … بی وفا شد … دور شد … بیگانه شد … اما فراموش نشد …

.

.

.

ما کسایی که به فکرمون هستن رو به گریه می اندازیم. ما گریه می کنیم برای کسایی که به فکرمون نیستن. و ما به فکر کسایی هستیم که هیچوقت برامون گریه نمی کنن

.

.

. .

بچه که بودیم دل درد را به یک زبان می گفتیم، همه می فهمیدند. حالا که بزرگ شدیم، درد دل را به صد زبان می گوییم، اما کسی نمی فهمد …

. . .

یادم نمی کنی و ز یادم نمی روی … یادت بخیر یار فراموش کار من. . . . مجنون به نصیحت دلم آمده است / بنگر به کجا رسیده دیوانگی ام

.

.

.

کی اشکاتُ پاک میکنه شبا که غصه داری ؟

.

.

.

من مسئول چیزی هستم که میگم، نه چیزی که تــــــو ازش برداشت میکنی …

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط قالب سبز در تاریخ 1348/10/11 و 18:30 دقیقه ارسال شده است

سلام چه وبلاگ زيبايي داري !!!
براي زيباتر شدن وبلاگت به ما سر بزن ، با بيش از 50 قالب زيبا منتظر شما
هستيم .
از صفحات ديگه سايت هم بازديد كن قالب با سليقه شما هم موجوده .
اگر قالب حرفه‌اي خواستي ، به فروشگاه ما سر بزن :
http://www.greenskin.ir/Products
شکلک شکلک


کد امنیتی رفرش
درباره ما
مرا در تابوت سیاهی بگذارید که همه بدانند که هر چه سیاهی بود کشیدم ، دستانم را از تابوت بیرون بگذارید تا همه بدانند چیزی با خود از دنیا نبردم ، زبانم را از دهانم در آورید و با تیغ زخمش کنید که همه بدانند با زخم زبان از دنیا رفته ام ، چشمانم را باز بگذارید که همه بدانند چشم انتظار کسی بودم ، قفسی با مرغ عشق بر سر قبرم بگذارید که همه بدانند مجنونی اسیر بودم ودر آخر تکه یخ برسر قبرم بگذارید تا در هنگام طلوع خورشید به جای عشقم برایم اشک بریزد .
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 302
  • کل نظرات : 77
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 31
  • آی پی دیروز : 7
  • بازدید امروز : 22
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 22
  • بازدید ماه : 24
  • بازدید سال : 1,058
  • بازدید کلی : 18,433
  • کدهای اختصاصی
    Online User