loading...
عاشقانه ها

arman بازدید : 21 سه شنبه 26 دی 1391 نظرات (0)

گذشت لحظه هاي با تو بودن
و در پاييز عشقمان
تامي از دوست داشتن باقي نماند
چقدر زودگذر بود قصه من و تو
و در آنروز که دست بي رحم تقدير
درو کرد گندمزار دلهايمان را
و تهي شد همه جا از عطر گل عشق
و در کوچ پرنده هاي غمگين
در آن کوير آرزو
شاعري دل شکسته و تنها
مي نوشت شعري به ياد با هم بودن ها
شعري براي خشکيدن گلهاي عشق در مزرعه دوست داشتنها
قطره اشکي به ياد همه خاطره ها....

arman بازدید : 29 سه شنبه 26 دی 1391 نظرات (0)

چه شاعرانه است

وقتی شمع

به پایان خود می رسد

بی حضور گل و پروانه

و شاعرانه تر

چشمی که می گرید

بر یقینی ملتهب

از حریق ریزه باورها

arman بازدید : 59 دوشنبه 30 مرداد 1391 نظرات (0)

من همون دیوونه ایم که هیچوقت عوض نمیشه...همونی که همه باهاش خوشحالن اما کسی باهاش نمیمونه...همونی که مواظبه کسی ناراحت نشه اما همه ناراحتش میکنن...همونی که تکیه گاه خوبیه اما واسش تکیه گاهی نیست...همون!!!

arman بازدید : 50 شنبه 28 مرداد 1391 نظرات (0)

دلیل تنهاییم را تازه فهمیدم
وقتی محبت کردم و تنها شدم،
وقتی دوست داشتم و تنها ماندم...
 
دانستم;

باید تنها شد و تنها ماند تا خدا را فهمید

arman بازدید : 46 شنبه 28 مرداد 1391 نظرات (1)

خدایا تو را عاشق دیدم و غریبانه عاشقت شدم

تو را بخشنده پنداشتم و گناهکار شدم

تو را وفادار دیدم و هر جا که رفتم بازگشتم

تو را گرم دیدم و در سردترین لحظات به سراغت آمدم

تو مرا چه دیدی که وفادار ماندی؟؟؟

arman بازدید : 56 شنبه 28 مرداد 1391 نظرات (0)

نذر کــَـــردم

سفره ای پهــن کـُنم

از حــَـــ ـــ ـرف های نگفتــه ی دلم ..

....اگـــــ ـــ ــر برگـــَـــردی

arman بازدید : 52 جمعه 27 مرداد 1391 نظرات (0)

 در نگاهت چیزیست که نمیدانم چیست ؟

مثل آرامش بعد از یک غم ، مثل پیدا شدن یک لبخند

مثل بوی نم بعد از باران ، در نگاهت چیزیست که نمیدانم چیست ؟

من به آن محتاجم

arman بازدید : 144 جمعه 27 مرداد 1391 نظرات (2)

دیروز ۲۶ /۵ آموزشیم تموم شد خدا بخیر کنه۱۹ماه دیگه رو!!!!! به یاد همه ی هم دوره های آموزشیم ۱۲۲نفر گروهان پنج گردان ۰۳۲نصرعجب شیر امیدوارم که بعد آموزشی هر جا افتادین با موفقیت تموم کنین دوباره یه روز بشه که همو ببینیم من که دوره کد خوردم افتادم پادگان مراپش (لویزان تهران)  نبوووووووووووووووووووووو۱۹ ماه :)

arman بازدید : 55 جمعه 27 مرداد 1391 نظرات (0)

چه سخت است اشک ریختن وقتی لحظه های تلخ دوری را به تصویر می کشد و چه سخت است داغ قلبی که از جدایی همیشگی شکسته باشد.

 

تعداد صفحات : 31

درباره ما
مرا در تابوت سیاهی بگذارید که همه بدانند که هر چه سیاهی بود کشیدم ، دستانم را از تابوت بیرون بگذارید تا همه بدانند چیزی با خود از دنیا نبردم ، زبانم را از دهانم در آورید و با تیغ زخمش کنید که همه بدانند با زخم زبان از دنیا رفته ام ، چشمانم را باز بگذارید که همه بدانند چشم انتظار کسی بودم ، قفسی با مرغ عشق بر سر قبرم بگذارید که همه بدانند مجنونی اسیر بودم ودر آخر تکه یخ برسر قبرم بگذارید تا در هنگام طلوع خورشید به جای عشقم برایم اشک بریزد .
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 302
  • کل نظرات : 77
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 7
  • آی پی دیروز : 36
  • بازدید امروز : 9
  • باردید دیروز : 27
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 36
  • بازدید ماه : 38
  • بازدید سال : 1,072
  • بازدید کلی : 18,447
  • کدهای اختصاصی
    Online User