loading...
عاشقانه ها

arman بازدید : 46 چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

کاش میشد بعضی ها کمی انسان بودند و چشمان کور خود را باز میکردند و اگر شهامت داشتند دل انسانها را با شکستن دل دیگر انسانها مثلا شاد نمیکردند !
.
.
شکستن یک دل چقدر قدرت میخواست که پنداشتی تو قویترین بودی ؟
.
.
رفتنت آغاز ویرانیست حرفش را نزن / ابتدای یک پریشانی است حرفش را نزن
دوست داری بشکنی قلب پریشان مرا / دل شکستن کار آسانیست حرفش را نزن
.
.
اگه یه وقت دلمو شکستی فدای سرت ! فقط کفش بپوش که شکسته هاش تو پات نره
.
.
بشکست دلم ، کسی صدایش نشنید ؛ آری دل من بیصدا می شکند !

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مرا در تابوت سیاهی بگذارید که همه بدانند که هر چه سیاهی بود کشیدم ، دستانم را از تابوت بیرون بگذارید تا همه بدانند چیزی با خود از دنیا نبردم ، زبانم را از دهانم در آورید و با تیغ زخمش کنید که همه بدانند با زخم زبان از دنیا رفته ام ، چشمانم را باز بگذارید که همه بدانند چشم انتظار کسی بودم ، قفسی با مرغ عشق بر سر قبرم بگذارید که همه بدانند مجنونی اسیر بودم ودر آخر تکه یخ برسر قبرم بگذارید تا در هنگام طلوع خورشید به جای عشقم برایم اشک بریزد .
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 302
  • کل نظرات : 77
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 18
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 59
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 158
  • بازدید ماه : 523
  • بازدید سال : 1,557
  • بازدید کلی : 18,932
  • کدهای اختصاصی
    Online User