خوشا از بند دام عشق رستن / ز دست بی وفایان دل گسستن
نصیب این دل وامانده این شد / شکستن هی شکستن هی شکستن
.
.
آه از این دل ، آه از این جام امید / عاقبت بشکست و کس رازش نخواند
چنگ شد در دست هر بیگانه ای / ای دریغا کس به آوازش نخواند
.
.
در انتظار دیدنت به دشت غم نشسته ام / رها نکن دل مرا ، بیا که دل شکسته ام
.
.
هر جا دلت شکست ، قبل رفتن خودت جاروش کن تا هر ناکسی منت دستای زخمیشو رو سرت نذاره !
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
آمار سایت