loading...
عاشقانه ها

arman بازدید : 57 سه شنبه 26 دی 1391 نظرات (0)

 

بگین بباره بارون

 

دلم هواشو كرده

 

بگين تموم شدم من

 

بگين كه بر نگرده

 

بهش بگين شكستم بهش بگين بريدم

 

نه اون به من رسيد و نه من به اون رسيدم
......

 

برهنه زير بارون خراب و درب و داغون

 

از آدما فراري از عاشقا گريزون

 

بذار كسي نبينه

 

غرور گريه هامو

 

 
بذار كسي نفهمه غم تو خنده هامو .....

 

يه دار سخت سختم

 

 
يه باغ بي درختم

 

نفرين خيس بارون سياه روز بختم

 

تنم داره ميلرزه تو اين هواي هرزه

 

گاهي نداشتن دل به داشتنش مي آرزه.... 

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مرا در تابوت سیاهی بگذارید که همه بدانند که هر چه سیاهی بود کشیدم ، دستانم را از تابوت بیرون بگذارید تا همه بدانند چیزی با خود از دنیا نبردم ، زبانم را از دهانم در آورید و با تیغ زخمش کنید که همه بدانند با زخم زبان از دنیا رفته ام ، چشمانم را باز بگذارید که همه بدانند چشم انتظار کسی بودم ، قفسی با مرغ عشق بر سر قبرم بگذارید که همه بدانند مجنونی اسیر بودم ودر آخر تکه یخ برسر قبرم بگذارید تا در هنگام طلوع خورشید به جای عشقم برایم اشک بریزد .
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 302
  • کل نظرات : 77
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 18
  • آی پی دیروز : 7
  • بازدید امروز : 9
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 9
  • بازدید ماه : 11
  • بازدید سال : 1,045
  • بازدید کلی : 18,420
  • کدهای اختصاصی
    Online User