loading...
عاشقانه ها

arman بازدید : 40 جمعه 29 اردیبهشت 1391 نظرات (1)

گفتم: تو عاشق نبودي و نيستي........ گفتم:عشق يک ماجراست ، ماجرايي که بايد آن را بسازي.... گفتم:عشق درد است ... گفتم:عشق رفتن است عبور است ، نبودن است... گفتم: عشق تضاد است.... گفتم:عشق جستجوست ، نرسيدن است...... نداشتن و بخشيدن است.... گفتم:عشق آغاز است , دير است و سخت است.... گفتم:عشق زندگيست ولي از يه نوع ديگه

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط سعید در تاریخ 1348/10/11 و 12:18 دقیقه ارسال شده است

بهم سربزن


کد امنیتی رفرش
درباره ما
مرا در تابوت سیاهی بگذارید که همه بدانند که هر چه سیاهی بود کشیدم ، دستانم را از تابوت بیرون بگذارید تا همه بدانند چیزی با خود از دنیا نبردم ، زبانم را از دهانم در آورید و با تیغ زخمش کنید که همه بدانند با زخم زبان از دنیا رفته ام ، چشمانم را باز بگذارید که همه بدانند چشم انتظار کسی بودم ، قفسی با مرغ عشق بر سر قبرم بگذارید که همه بدانند مجنونی اسیر بودم ودر آخر تکه یخ برسر قبرم بگذارید تا در هنگام طلوع خورشید به جای عشقم برایم اشک بریزد .
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 302
  • کل نظرات : 77
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 21
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 120
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 219
  • بازدید ماه : 584
  • بازدید سال : 1,618
  • بازدید کلی : 18,993
  • کدهای اختصاصی
    Online User